
در قلب اقیانوس آرام جزیره ای وجود دارد به نام ایستر که یکی از دور افتاده ترین نقاط جهان است.
جزیره ایستر در ۳۶۰۰ کیلومتری غرب شیلی در آمریکای جنوبی با مساحت ۱۶۳ کیلومتر مربع و جمعیتی حدود ۴۰۰۰ نفر یکی از ابهام آمیز ترین و اسرار آمیز ترین جزیره های جهان است. ایستر نامی انگلیسی است که در سال ۱۷۲۲ و بعد از پیدا شدن یک کشتی هلندی در این جزیره به این جزیره داده شد.
هم اکنون در جزیره ایستر شهرکی به نام هانگارو ( Hanga Roa ) وجود دارد که همه جمعیت ایستر در آن متراکم شده اند و کمتر کسی خارج از این شهرک زندگی میکند. در جزیره ایستر ۳ کوه آتشفشان وجود دارد.

علت معروفیت جزیره ایستر وجود مجسمه های غول پیکری است که در تمام جزیره به چشم میخورند . چه کسانی این مجسمه ها را ساخته اند ؟ علت ساختن چند صد مجسمه هم شکل چه بوده است ؟ آیا قدرت فرازمینی در کار بوده ؟ برای چه این مجسمه ها ساخته شده اند ؟ آیا می توان به داستان ها و روایت های گذشته مبنی بر اینکه این مجسمه ها در گذشته زنده بوده اند اعتماد کرد؟
با ما همراه باشید تا این مجسمه های اسرار آمیز را بهتر بشناسید .
مجسمه های موآی جزیره ایستر :
موآی ( Moai ) مجسمه های غول پیکری هستند با شکل یکسان که ۲۸ تای آنها روی سکوی عظیمی به نام آهو قرار گرفته بودند. فاصله این سکوها از هم یک و نیم مایل است و یک نوار تقریبا سراسری به دور جزیره به وجود آورده ، ۶۰۰ موآی دیگری که در مراحل مختلف تکامل هستند ، در سرتاسر جزیره حتی در معادن و کنار جاده های قدیمی و در کنار ساحل پراکنده شده اند. متاسفانه گذشت زمان ، شرایط آب و هوایی و جنگ های قبیله ای باعث شده تا این سرها دچار فرسایش شوند و روی زمین بیفتند اما ۵۰ عدد از آن ها دوباره به همان حالت قبل در سر جای خود قرار داده شدند.
بسته به اندازه و وزن موآی ها ، تخمین زده می شود که بین ۵۰ تا ۱۵۰ نفر برای حمل آن ها توسط غلطک های چوبی و سورتمه روی آن نیاز بوده است.
برخی از موآی ها دارای کلاه یا تاج های قرمز رنگی هستند که دلیل آن نامشخص است. ولی برخی از باستان شناسان می گویند که اینگونه موآی ها مفهوم آیینی خاصی داشته اند و یا شاید برای یک طایفه و خانواده بخصوصی مقدس بوده اند. شاید با خودتان تصور کنید که وجود مجسمه در میان جزیره ای دور افتاده آن قدرها هم جذاب و رازآلود نیست اما باید بدانید که موآی ها را بین سال های ۱۰۰۰ تا ۱۷۰۰ میلادی ساخته و سازندگان هنرمندشان با همان امکانات اولیه مجسمه ها را حدود ۱۹٫۳ کیلومتر جابه جا و حمل کردند تا به مکان های مورد نظرشان برسند.

بزرگترین مجسمه ایستر ۱۰ متر ارتفاع و ۸۲ تن وزن دارد که به آن پارو ( paro ) می گویند. هنوز مشخص نیست که حمل این غول های مجسمه مانند چگونه انجام می گرفته است. محلیان قدیمی جزیره ایستر می گویند که در زمان های دور ، موآی ها زنده بودند و خودشان با استفاده از پاهایشان به مکان های مختلف رفته اند. نظریه ای که در دنیای پیشرفته امروزی جایی ندارد.
علت ساخت مجسمه های موآی :
تقریباً تمام تاریخ شناسان و محققان بر این باورند که این مجسمه ها به افتخار خدایان پلی نزی (خدایان منطقه ای که از ۱۰۰۰ جزیره دراقیانوس آرام که در محوطه ای سه گوش مانند قرار دارند) ساخته شده و برای پرستیدن اجداد اقوام موجود در جزیره به وجود آمده اند. همچنین هدف دیگر از ساختن این تندیس ها حفاظت از روستا و مردمی بود که در آن زندگی می کرده اند.

رونگورونگو :
در این جزیره اشیایی مثل میز و صندلی های چوبی کشف شد که در روی آنها نوشته هایی حکاکی شده بود. این نوشته ها را رونگورونگو نامیدند.
رونگورونگو نام یک دستخط رمزناگشوده است که توسط یک مسیو فرانسوی در سال ۱۸۶۴ گزارش شده است.
در آن زمان چندین جزیره نشین ادعا می کردند که می توانند آن را بخوانند اما تمام تلاش ها بی نتیجه ماند. با توجه به اینکه تنها یک قسمت کوچک از جمعیت باسواد بودند ، رونگورونگو یک امتیاز حکومت کردن بر خانواده ها و کشیشان بوده است. از صدها میز و صندلی و وسایل چوبی که رونگورونگو روی آن حکاکی شده ، تنها ۲۶ عدد سالم مانده و تمام آن ها در موزه های سراسر دنیا است و هیچ کدام در جزیره نمی باشد. تمام تلاش ها برای رمزگشایی این متن تا کنون بی حاصل بوده، انجمن علمی حتی نمی تواند بگوید که آیا رونگورونگو یک شکل نوشتاری است یا نه…!!!

جنس مجسمه های موآی :
جنس مجسمه ها از سنگ های آتشفشان است. محققان با کندوکاو بسیار دریافتند که در جزیره ایستر و در پارک ملی راپا نویی ( Rano nui ) یک دهانه آتشفشانی به نام (Rano Raraku ) وجود دارد که احتمالا تامین کننده ی سنگ های مجسمه های موآی بوده است. در طی آزمایشات انجام شده ۹۵ درصد از جنس مجسمه ها با مواد آتشفشانی رانوراوکو مطابقت دارد.
نکته جالب اینجاست که در آن جزیره هیچ فلز و چوبی وجود نداشته که سازندگان موآی از آن برای پیکرتراشی استفاده کنند بنابراین این کار با ابزارهای بسیار ابتدایی انجام شده است.
نظریه تری هانت ( Terry Hunt )
در سال ۲۰۱۱ میلادی براساس نظریه باستان شناسان نامی ، تری هانت و کارل لیپو (Carl lipo ) برای حرکت دادن این مجسمه ها تنها به ۳ گروه کوچک کارگر نیاز بوده است. این روش اینگونه است که مجسمه به صورت ایستاده قرار می گیرد و سپس یک طناب به سرمجسمه بسته می شود ، این طناب دوسر است و امکان کشیدن از چپ و راست مجسمه را دارد. علاوه بر این طناب یک طناب دیگر هم به بدن مجسمه وصل می شود و از پشت سعی می کند تا تعادل موآی را حفظ کند.
حرکت موآی اینگونه است که یکبار گروه سمت چپ طناب را می کشند و یکبار گروه سمت راست و اینگونه مجسمه آرام آرام به جلو هدایت می شود . هم اکنون باستان شناسان به این نظریه اعتقاد دارند و صحت آن را آزموده اند. جالب است بدانید که تحلیل گران عقیده دارند که افرادی که این مجسمه ها را حرکت می دادند آوازهای خاص می خواندند تا حرکتشان با هم هماهنگ باشد و مجسمه تعادلش را از دست ندهد.
